بسم الله الرحمن الرحیم
فرائد الاصول
المقام الثانی فی الاستصحاب
مکلف مجتهد در هنگام مواجهه با یک واقعه درباره ی حکم شرعی آن با یکی از این حالات سه گانه مواجه می شود: قطع، ظن و شک. در صورت پیدایش شک دو حالت متصور است. اول این که در این شک حالت سابقه لحاظ نشود که مجرای اصول برائت و احتیاط و اختیار می باشد و دوم این که در این شک حالت سابقه ی یقینی وجود دارد و این حالت سابقه در حکم لحاظ می شود. این مورد مجرای اصل استصحاب و موضوع این سلسله نوشتار می باشد.
کلمه استصحاب از نظر لغوی مصدر باب استفعال و به معنای کسی را همراه و مصاحب گرفتن می باشد. این واژه در اصطلاح فقها نیز به همین معنا به کار رفته است. برای مثال در کتاب صلاة استصحاب اجزای حیوان حرام گوشت مبطل نماز معرفی شده است که منظور از استصحاب در این حکم به همراه داشتن آن جزء در نماز می باشد.
در اصطلاح اصولییون تعاریف متعددی برای استصحاب بیان شده که شیخ انصاری به هفت مورد از آن ها اشاره می کند. از میان این تعاریف دو تعریف قابل توجه می باشند و تعاریف دیگر هر کدام به طریقی به همین دو تعریف باز می گردند. تعریف اول مورد نظر خود شیخ و تعریف دوم مختار میرزای قمی می باشد.
تعریفی که شیخ آن را مستحکم تریم و مختصر ترین تعریف می داند این است که بگوییم استصحاب ابقاء ما کان می باشد. در این تعریف سه نکته ی مهم وجود دارد.
الف: ابقاء یک شیء دو نوع است. ابقاء واقعی یا همان بقاء که نسبت به ادراک ما اطلاق دارد و ابقاء ظاهری تعبدی که منسوب به ماست و ممکن است در واقع موجود نباشد. این نوع از ابقاء خود دو نوع دارد. اول ابقاء عملی به این معنا که فرد مکلف در مقام عمل ملتزم به حالت سابقه باشد و همان عملی را که قبلا در حالت یقین انجام می داد در حالت شک نیز انجام دهد و شک را کان لم یکن در نظر بگیرد. و دوم ابقاء حکمی به این معنا که مکلف حکم به بقاء حالت سابقه می کند که در این مسئله از دیدگاه متقدمین حاکم عقل می باشد و طبیعتا استصحاب از ادله ی عقلیه محسوب می شود و از نظر متاخرین حاکم در این مورد شارع مقدس است. منظور از ابقاء در تعریف استصحاب ابقاء حکمی می باشد.
ب: منظور از ماء موصوفه در این تعریف یا حکم شرعی و یا موضوع آن می باشد و چیزی غیر از این دو نیست.
ج: ابقاء ما کان در این تعریف سه نوع دارد که نوع اول ابقاء ما کان لاجل بقاء علته در تکوینیات، نوع دوم ابقاء ما کان لاجل بقاء دلیله در تشریعیات و نوع سوم ابقاء ما کان صرفا لاجل انه کان می باشد که ابقاء ما کان در استصحاب از نوع سوم می باشد. چون با وجود علت یا دلیل شکی باقی نمی ماند تا مجرای اصل باشد. این نکته از موصوف قرار گرفتن ما برای کان بدست می آید. زیرا طبق قاعده ی تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة صفت قرار گرفتن کان برای ما قرینه ای است بر علیت کون سابق برای حکم به بقاء آن.