دفتر مقام معظم رهبری / استاد سیّد مجتبی حسینی / 13 مهر 1398
بحث نجاست عصیر زبیبی است ولی مقدّمتاً حرمت آن مورد بحث قرار می گیرد. اگر نجاست ثابت شود حرمت نیز به طریق اولی ثابت است. حتّی ممکن است نجاست علّت حرمت باشد.
ادلّهِ نقلی حرمت عصیر زبیبی:
الکافی / الشّیخ الکلینی / ط اسلامیّة / جلد 6 / صفحهِ 419
باب العصیر الّذی قد مسّته النّار؛
1. علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن محبوب، عن عبد الله بن سنان، عن أبی عبد الله علیه السّلام قال: کلّ عصیر أصابته النّار فهو حرام حتّى یذهب ثلثاه و یبقى ثلثه.
2. محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد، عن ابن أبی نجران، عن محمّد بن الهیثم، عن رجل، عن أبی عبد الله علیه السّلام قال: سألته عن العصیر یطبخ بالنّار حتّى یغلی من ساعته فیشربه صاحبه؟ قال: إذا تغیّر عن حاله و غلى فلا خیر فیه حتّى یذهب ثلثاه و یبقى ثلثه.
نجاشی در مورد ابن أبی نجران می گوید: ثقة ثقة معتمداً علی ما یرویه. برخی می گویند معتمداً علی ما یرویه یعنی خود این فرد در صفت راوی بودن درستکار است و برخی می گویند این صفت به مرویّ او باز می گردد. قول دوّم درست به نظر می رسد. زیرا در صورت اعتقاد به قول اوّل ثقه سه بار تکرار می شود که بی معنا است. حتّی همان دو بار هم محلّ مناقشه است. البته یکی از مصحّحین معاصر یکی از این دو ثقه را به نقة تصحیح کرده است. در مجموع به نظر می رسد این روایت قابل استناد است.