مدرسهِ علمیّهِ آیة الله العظمی گلپایگانی / استاد جواد مروی / 13 مهر 1398
جواب سوّم از این اشکال بیانی است که مرحوم آقا ضیاء عراقی دارند با یک تمیم به این بیان که مستشکل این گونه فکر می کند که صدر اصالت البرائته و مثال ها می گوید اصالت الحل. آقا ضیاء می گوید حدیث در مقام بیان حلیت جامع بین حلیت های متعدده است. روایت فی جملة واحده می گوید هر شیئ مشکوک الحیلتی حلال است. اما جهات مختلفت است. یک جا شیئ مشکوک الحلیت حالت سابقه دارد و به حکم استصحاب حلال است. یک جا قاعده ید است و به حکم قاعده ید حلال است. در مواردی هم شیئ مشکوک الحلیه نه قاعده ید دارد و نه استصحاب اما باز هم به حکم اضصالت البرائت حلال است. بنا بر این صدر روایت کلی حلیت را می گوید که مصادیق متعدده دارد. با این نگاه آقا ضیاء حدیث مثبت اصالة البرائة خواهد بود. لذا تردید مرحوم شهید صدر و برخی دیگر از محققین بی مورد است.
اشکال دوم روایت این است که دلالت حدیث حل بر جریان برائت در شبهات حکمیه مورد تردید جدی و بلکه مردود است به حکم دو قرینه. قرینه اول این است که تمامی اثله مطرح شده مربوط به شبهات موضوعیه است. قرینه دوم فراز سوم روایت قیام بینه ظهور در شهادت عدلین دارد و شهادت عدلین با توضیحات سابقه مربوط به شبهات موضوعیه است نه شبهات حکمیه. لذا روایت اگر دال بر برائت باشد صرفا دلالت بر برائت در شبهات موضوعیه می کند که اصولا محل اختلاف و چالش نیست.
اشکال سوم این که حدیث حل از نظر سندی قابل استناد نیست. و الوجه فیه وجود مسعدة بن صدقه در سند این حدیث است. وجوهی تمسک شده برای اثبات وثاقت مسعدة بن صدقه که همه این وجوه قابل تردید و بلکه مردود هستند.
وجه اول از اعلام شاگردان آیت الله خویی: مسعده جزو معاریف است و در مورد او قدحی وارد نشده و او ثقه است.
وجه دوم: در اسناد علی بن ابراهیم آمده است که و هو ثقة. پاسخ ما. اولا ورود در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قابل استناد نیست. ثانیاً کسانی مانند مرحوم خوئی که ورود در تسیر علی بن ابراهیم را اماره وثاقت می دانند مشروط می کنند به این که اگر مقدمه از علی بن ابراهیم باشد گفته است رواتی که از اصحاب باشند وثاقتشان مورد تایید است. در حالی که مسعده قطعا از اصحابنا نیست.
وجه سوم که عمده وجوه است وجهی است که مورد اصرار امکتب قم است و مرحوم محقق داماد، و مرحوم بروجردی و یکی از اعلام رجالی قم آن را ادعا می کنند. این آقثایان می گویند مسعدة بن صدقه با مسعدة بن زیاد یک نفرند و مسعدة بن زیاد توثیق دارد. بنا بر این مسعدة بن صدقه هم موثق است. در این زمینه رساله ای در مدرسه قم نوشته شده است. همه این قرائن مردود هستند و دلیل بر اتحاد این دو مسعده وجود ندارد.
پس سند حدیث حل قابل استناد نیست و دلالت آن هم بر شبهات حکمیه قابل مناقشه است و اصالة البرائة را در شبهات حکمیه ثابت نمی کند.
مرحوم شیخ انصاری از بعضی از اعلام اصولیّن حدیث حل را به نقل دیگری مورد اشاره قرار می دهند و به آن در جریان اصالة البرائة در شبهات حکمیّه استدلال می کنند.