سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدینة العلم

یادداشت های محمد عابدینی

خطبه 10

آگاهی امام برای مقابله با اصحاب جمل؛

من خطبة له علیه السّلام: خطبه ای از اوست: الا و انّ الشّیطان قد جمع حزبه، و استجلب خیله و رجله، و انّ معی لبصیرتی: ما لبّست علی نفسی و لا لبّس علیّ. و ایم الله لافرّطنّ لهم حوضا انا ماتحه! لایصدرون عنه، و لایعودون الیه. آگاه باشید که شیطان حزبش را جمع کرده، و [در جنگ جمل] افراد سواره و پیاده ی خود را حاضر آورده، و بی تردید من بصیرتم را با خودم دارم. هرگز حقیقت را بر خود مشتبه نساختم، و کسی نیز آن را بر من مشتبه نکرد. به خدا سوگند، حوضی [از جنگ و پیکار] برایشان پر سازم که آبکش آن خودم باشم، چنان که اگر در آن افتند نتوانند بیرون آیند، و اگر از آن بیرون آیند دیگر خیال بازگشت به آن در سر نپرورند. [=درسی به آن ها بدهم که هرگز فراموششان نشود.]

خطبه 11

آموزش نظامی؛

من خطبة له علیه السّلام لابنه محمّد بن حنفیّة لما اعطاه الرّایة یوم الجمل: خطبه ای از اوست به فرزندش محمّد حنفیّه هنگامی که در جنگ جمل پرچم را به دست او سپرد: تزول الجبال و لاتزل! اگر کوه ها از جای کنده شود تو بر جای خویش ثابت بمان! عضّ علی ناجذک. دندان هایت را بر هم بفشار. اعر الله جمجمتک. سرت را به خداوند بسپار. تد فی الارض قدمک. قدم هایت را بر زمین چون میخ بکوب. ارم ببصرک اقصی القوم. به آخر سپاه دشمن بنگر. و غضّ ببصرک. و دیده [از فراوانی آنان و برق شمشیر هایشان] فرو پوش. و اعلم انّ النّصر من عند الله سبحانه. و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.

خطبه 12

نقش نیت در پاداش؛

من خطبة له علیه السّلام لمّا اظفره الله باصحاب الجمل: سخنی از اوست وقتی امام در جنگ جمل پیروز شد: و قد قال له بعض اصحابه: "وددت انّ اخی فلانا کان شاهدنا لیری ما نصرک الله علی اعدائک." یکی از یارانش به او گفت: "دوست داشتم برادرم فلانی این جا بود تا ببیند چگونه خداوند تو را بر دشمنانت پیروز کرد." فقال له علیه السّلام: ا هوی اخیک معنا؟ امام علیه السّلام پرسید: آیا میل و خواست برادرت به [یاری] ما هست؟ فقال: "نعم." گفت: "آری." قال: فقد شهدنا! امام فرمود: پس او با ما بوده است!